دوری را دوست دارم

دوری را دوست دارم هر چند که دلتنگ و غریب می‌شوم اما وقتی دوباره با یک بغل

مهربانی در می‌گشایی و صدایم می‌کنی، دلم مثل یک کهکشان وسیع می‌شود.

شب را بخاطر تو دوست دارم که تا تولد سپیده صبح، دلواپس نیامدنت باشم. کسی

که عاشق باشد می‌داند که تمام طعم عشق به دلشوره‌های شبانه است. دوست

دارم همیشه شبها تو را کم داشته باشم، تا وقتی چشم بر روی هم می‌گذارم

خوابت را ببینم و چشم که باز می‌کنم در صبحی دوباره تو را به نظاره بنشینم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد