ای کاش به همان اندازه ای که دوری,نزدیک بودی!
ای کاش مرا می دیدی انتظارم را چشمان خسته ام را و
شاید آن هنگام باورم می کردی مرا و
عشقم را و من دیگر اشک نمی ریختم و تو دیگر اینچنین,
غریبه نبودی نمی دانم چه بگویم هر آنچه باید می گفتم,
در لا به لای اشک هایم گم شد سالهاست که بغض دلم,
ترکیده است سالهاست دچارت شده ام
سالهاست می شناسمت