مترسک عاشق
من حتی تعداد گلبرگهای
هر گل مزرعه ات را می دانستم
می دانستم که ماه هر شب
برای کدام گل آفتابگردانت لا لا یی می خواند
با تو در شخم بودم . . در بذر افشانی
در کاشت . . در داشت
و با حیله کلاغها
داستان عشق من در برداشت به پایان رسید !
و چون مترسک
با شقاوت از یاد رفتم
«اثری از نسرین بهجتی »