-
عشق بلوچ داستان دگر بود
14 بهمن 1389 12:18
عشق بلوچ داستان دگر بود من از دیم زاران خشک و تشنه از سرزمین داسهای بیکار از دستهای گره خورده نحیف بر گرد زانوان نا امید خیره به آسمان سترون بلوچستان من از کویر لوت و برهوت پایکوبان به مهمانی جنگل کاغذی تو آمده بودم ! بزرگان قبیله ام به وزن شب گیسوانم به وزن معصومیت و صبوری گله آهوان چشمانم مهریه ام را کاروان شتری از...
-
من هر روز و ...
14 بهمن 1389 10:56
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من .. . همه بغضها و اشکهایت برای من .. بخند برایم بخند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را ... صدای همیشه خوب بودنت را دلم برایت تنگ شده دوستت دارم ... آنقدربلند
-
باید...
14 بهمن 1389 10:46
باید به خودم فشار بیاورم تا تمام لحظه هایی را تجربه کنم که خدا امروز به من بخشیده. در لحظه نمی توان صرفه جویی کرد، جایی برای ذخیره لحظات وجود ندارد، تا سر فرصت و آرامش، برگردیم و از آن ها استفاده کنیم، اگر از این لحظات لذت نبرم، آن ها را لاجرم و برای همیشه از دست می دهم. باید لحظات کوچک امروز را بپذیرم، که همه چیز در...
-
راهی برای رفتن
14 بهمن 1389 10:44
راهی برای رفتن نفسی برای بریدن کوله بارم بر دوش مسافر میشوم گاهی ... عشقی برای خواندن بغضی برای شکفتن خاطراتم در دست بازیچه میشوم گاهی ... نگاهی در راه اعتمادی پرپر پاهایم خسته هوایی میشوم گاهی ... فکرهای کوتاه صبری طولانی صدایی در باد زمستان میشوم گاهی ... روزهای رفته ماه های مانده تقویم ام بی تاب دلم تنگ میشود گاهی...
-
ماه من غصه چرا
14 بهمن 1389 10:42
ماه من ، غصه چرا ؟ ! آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ، تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست ! ماه...
-
من عاشقانه میگم
14 بهمن 1389 10:38
من عاشقانه میکنم نگاه بر دو چشم تو تو تازیانه می زنی به چشم و بر نگاه من چو آفتاب می شوم دمی که گرم و روشنت کنم چو ابر تیره می شوی که سد نهی به راه من خراب تر ازین کسی نمی شود که من شدم تو هرچه می کنی بکن ، سزات با خدای من
-
میشه برگردی ...
14 بهمن 1389 10:22
امروز می خوام برات حرف بزنم مگه دوست نداشتی برات حرف بزنم؟ چرا دیگه نگاهت نیست که تو چشمام خیره شه؟ فکر نکردم دیگه ممکنه گرگا بیان سراغت. همیشه فکر میکردم، پیشم میمونی. چرا رفتی؟ این سئوال رو، روزی هزار بار از خودم میپرسم تو هم پریدی؟ آخه خودم بهت بال پریدن دادم یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش می شدی. یادته دستامو قلاب...
-
طفلی
3 بهمن 1389 10:59
طفلی به نام شادی ،دیریست گم شده است با چشمهای روشن براق با گیسویی بلند به بالای آرزو هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس سوی دگر خزر شفیعی کدکنی
-
هیچ کس باور نمی کند.
30 آذر 1389 13:26
هیچ کس باور نمی کند که من به خاطر صدایی که دوباره بشنوم در کوچه های شبانه تلف شدم …… مردم تو صدای دل انگیز پیانویی بودی که در یک شب مهتابی در کلبه ای مجهول به گوش می رسید هیچ کس باور نمی کند که من به خاطر….
-
می نویسم...
30 آذر 1389 13:26
می نویسم مینویسم از تو تا جسم کاغذ من جان دارد با تو از حادثه ها خواهم گفت گریه این گریه اگر بگذارد گریه این گریه اگر بگذارد با تو از روز ازل خواهم گفت فتح معراج غزل کافی نیست باتو از اوج غزل خواهم گفت مینوسم همه ی هق هق تنهایی را تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی تا تو در همهمه همراه سکوتم باشی به حریم خلوت عشق تو تنها...
-
من اگر روح پریشان دارم.
30 آذر 1389 13:25
من اگر روح پریشان دارم من اگر غصه هزاران دارم گله از بازی دوران دارم دل گریان،لب خندان دارم به تو و عشق تو ایمان دارم در غمستان نفسگیر، اگر نفسم میگیرد آرزو در دل من متولد نشده، می میرد یا اگر دست زمان درازای هر نفس جان مرا میگیرد دل گریان، لب خندان دارم به تو و عشق تو ایمان دارم من اگر پشت خودم پنهانم من اگر خسته...
-
ماه من...
30 آذر 1389 13:24
ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت ، تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست ! ماه...
-
خدای من...
30 آذر 1389 13:22
من عاشقانه میکنم نگاه بر دو چشم تو تو تازیانه می زنی به چشم و بر نگاه من چو آفتاب می شوم دمی که گرم و روشنت کنم چو ابر تیره می شوی که سد نهی به راه من خراب تر ازین کسی نمی شود که من شدم تو هرچه می کنی بکن ، سزات با خدای من
-
کاش...
30 آذر 1389 13:22
کاش بدونی نبودنت دور بودنت یا ندیدنت هرگز بهونه نمیشه واسه از یاد بردنت
-
زندگی
30 آذر 1389 13:21
زندگی را دریاب... خاموشی خود ترانه زیباییست اگر بهانه آن عشق باشد
-
شوق...
30 آذر 1389 13:21
زندگی شوق رسیدن به همان فرداییست که نخواهد آمد تو نه در دیروزی و نه در فردایی... ظرف امروز پر از بودن توست
-
باید
30 آذر 1389 10:02
باید به خودم فشار بیاورم تا تمام لحظه هایی را تجربه کنم که خدا امروز به من بخشیده. در لحظه نمی توان صرفه جویی کرد، جایی برای ذخیره لحظات وجود ندارد، تا سر فرصت و آرامش، برگردیم و از آن ها استفاده کنیم، اگر از این لحظات لذت نبرم، آن ها را لاجرم و برای همیشه از دست می دهم. باید لحظات کوچک امروز را بپذیرم، که همه چیز در...
-
راهی برای رفتن
30 آذر 1389 09:53
راهی برای رفتن نفسی برای بریدن کوله بارم بر دوش مسافر میشوم گاهی… عشقی برای خواندن بغضی برای شکفتن خاطراتم در دست بازیچه میشوم گاهی… نگاهی در راه اعتمادی پرپر پاهایم خسته هوایی میشوم گاهی… فکرهای کوتاه صبری طولانی صدایی در باد زمستان میشوم گاهی… روزهای رفته ماه های مانده تقویم ام بی تاب دلم تنگ میشود گاهی… جای پایی...
-
چه زود ازمن گذشتی
1 آذر 1389 08:39
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA چه زود از من گذشتی بی بهونه نخواستی باشی و عشقی بمونی بودم بازیچه ای عاشق همیشه گرفتار نگاهت خیلی ساده نمی دونم چرا خیسی چشمام می اره خنده رو به روی لبهات نمی دونم چرا بغض صدایم نمی کنه یکم دلتو اروم تو که عشقم برات مثل یه خواب بود چرا کردی منو انقدر پریشون
-
اهای تو که دم...
1 آذر 1389 08:38
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA اهای تو که دم از صداقت می زدی رفتی و اشیو نمو بهم زدی گفتی یه عمری برام دلوا پسی یه عمریه به عشق من دل بسته ای ساده بودم که گوش به حر فات می دادم بچه بودم یکسره بی تا بت بودم با اون نگاه مهربون چه زود منو گولم زدی چه زود منو به بود نت عادت دادی اصلا به فکرم نرسید که رفتارات...
-
یک تیک ساعت
1 آذر 1389 08:37
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA یک تیک ساعت دوباره عشق و به یادم می یاره نگاه عاشق تو رو به یاد چشمام می اره حرف های بچه گانه ای که می زدیم به همدیگه اشک های بی غروری که همش می ریخت با یک گله چه روزای شیرینی بود اون لحظه های عاشقی اون رویای قشنگی که ساختیم با هم از زندگی ثانیه های بی کسی اصلا تمومی نداره...
-
قلبم
1 آذر 1389 08:36
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA یه عمریه دوستت دارم پنهونی هیچوقت نشد بپرسم که مجنونی دلم می خواد بگم که دیوونتم اسیر اون چشمای بی غرورتم هر جا می رم حرف تویه یاد تو صاحب خونه ی دل های همه ای کاش می شد می فهمیدی عاشقتم چند ساله که به یاد نگات زنده ام کاسه صبرم دیگه لبریز شده می خوام بدونی که قلبم غمگین شده
-
تقصیر دلم چیست
1 آذر 1389 08:35
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیبا ست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیدا ست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویا ست
-
اجازه هست
1 آذر 1389 08:35
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA اجازه هست بشم فدات ؟ اجازه هست تو شعر من اثر بذاره خنده هات ؟ شب که میاد یواش یواش با چشمک ستاره هاش اجازه هست از آسمون ستاره کش برم برات ؟ اجازه هست بیای پیشم یکم بگم دوست دارم ؟ تو هم بگی دوسم داری بارون بشم دل ببارم بریم تو باغ اطلسی بی رنج و درد بی کسی بهت بگم اجازه هست...
-
عشق
1 آذر 1389 08:34
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA پیداست هنوز شقایق نشدی ... زندانی زندان دقایق نشدی ... وقتی که مرا از دل خود می رانی ... یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی ... زرد است که لبریز حقایق شده است ... تلخ است که با درد موافق شده است ... شاعر نشدی وگر نه می فهمیدی ... پاییز بهاریست که عاشق شده ...
-
تو این روزای
1 آذر 1389 08:33
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تو این روزای بی کسی هر کی به فــکر خودشـــه که چــه بریـدم از همـه دلــم فــقط بــه تـو خوشـــه وقتی تو هستی دلخوشیم،بی خودی پرپر نمی شــه دلـم بــه بودنــت خوشـه،دلــم بــه دیــدنت خوشـــه بــه جز تو پای هیچ کسی به فکر من باز نمی شـه شـب ســیاه بی کــسی بی تــو که فـردا نـمی...
-
خدانگهدار
1 آذر 1389 08:33
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA من و تو مثل ستاره زیر یک سقف اما دوریم برای به هم رسیدن چشم به راه یـــک عبوریم تو گرفــتار سکوتــی ، من اســیربــی کسی ها مثل قطره های موجیم وقتی آروم می شـه دریا واسـه مــن حتی ســتاره رنـگ چـشماتـو نداره سهممون از عشــق احســاس گل زرد انتــظاره تو دلامون خونــه کرده حــسی...
-
باغچه نو مبارک
1 آذر 1389 08:32
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA چقدر سخته تو چشــمیای کسی که تـمام عشقتو دزدید و به جاش یـه زخمه همیشگی رو قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی که هنوزم دوستش داری، چقـدر سخته سرتو باز به دیــواری تکیه بدی که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده، چقدر سخــته تــو خیالت ساعت ها...
-
سلام
1 آذر 1389 08:31
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA بهم بگو دلت میاد باز بـــری تنهام بـــــزاری بهار بیاد و من برات از لب کاریز بخـــونم اگــه بــری دلواپــسم ، میشکنـم از نبـودنـت دستای سـردم تا ابـد جایـی نـــداره رو تنــت تنــهام نــذار دلـــت مـــیاد کـــنار من نباشـــی حالا که من دوست دارم نـگو نیخوای جداشی اما اگــر...
-
دوری را دوست دارم
1 آذر 1389 08:30
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA دوری را دوست دارم هر چند که دلتنگ و غریب میشوم اما وقتی دوباره با یک بغل مهربانی در میگشایی و صدایم میکنی، دلم مثل یک کهکشان وسیع میشود. شب را بخاطر تو دوست دارم که تا تولد سپیده صبح، دلواپس نیامدنت باشم. کسی که عاشق باشد میداند که تمام طعم عشق به دلشورههای شبانه است....