جاده هراز... داستانک

جاده هراز... داستانک

زن در کنار جاده املت دلچسبی را به روی

گاز پیک نیکی برای خانواده کوچکش فراهم

می کرد چرخ زندگی تند چرخید .

زن در کنار باغچه ویلای بزرگش ایستاده بود

باغبان منتظر دستور خانم برای کشت باغچه بود

زن به او گفت برایم گوجه ای بکار که طعم املت

دوران جوانیم را در جاده بدهد !؟

«اثری از نسرین بهجتی »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد